دوشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۹۰

گزارش از حضور نسرين ستوده در اولين دادگاه رسيدگی به ابطال پروانه وكالتش


مدرسه فمینیستی: اولين دادگاه رسيدگي به پرونده ابطال پروانه ي وكالت نسرين ستوده صبح امروز با حضور نسرين ستوده در كانون وكلاي دادگستري برگزار شد. نتيجه نهايي به دادگاه تجديد نظر و زمان ديگري موكول شد.صبح امروز هشتم خرداد ماه، نسرين ستوده با دستبند و همراهي دو سرباز و يك زن پليس از زندان اوين به كانون وكلا آمد تا در دادگاه رسيدگي به ابطال پروانۀ وكالتش شركت كند.در اين دادگاه كه در يكي از اتاق هاي كانون وكلا برگزار شد ؛ خانم كيهاني عضو هيات رئيسه كانون و چند تن از وكلا به عنوان قاضي به بررسي پرونده ابطال و يا عدم ابطال پروانه وكالت نسرين ستوده پرداختند و تصميم به برگذاری دادگاه تجديد نظر و در زماني ديگر گرفته شد.
نسرين ستوده از شهريور سال گذشته در زندان اوين دربند و به يازده سال زندان محكوم شده است . چندي پيش مراجع قضايي خواستار تعليق پروانه وكالت اين وكيل شدند اما كانون مدافعان با وارد شدن به اين حوزه مسئوليت رسيدگي به اين پرونده را برعهده گرفته است .
به گفته وكلای حاضر در پشت درهاي بسته  دادگاه ، اين عمل كانون وكلای دادگستری به منزلۀ دفاع از حقوق صنفی وكلاست و اميدوارند كانون وكلا در اين زمان حساس تاريخي تصميمی مبنی بر دفاع از حقوق صنفی وكلا بگيرد.
هر چند اين وكيل هم در دادگاه و هم در نامه ای كه به همسرش نوشته ؛تاكيد كرده چه بي پروانه و چه با پروانه وكالت به احكام صادر شدۀ موكلانش معترض است:" تا زماني كه اين احكام غير عادلانه به حيات خود ادامه مي‌دهد و تا زماني كه دادگاه انقلاب به صدور احكام اعجاب انگيز خويش ادامه مي‌دهد. من بي‌پروانۀ وكالت يا با پروانه، به اين احكام معترضم.اعتراض به احكام ناعادلانه نياز به پروانۀ وكالت ندارد. به آنها بگو پروانه‌ام را از من بگيريد، عدالت را نه؟"
او در اين دادگاه با چهره ای خندان و با اعتماد به نفس بالا حضور يافت كه قوت قلب حاضران و فعالان حقوق زنانی شد كه برای ديدن نسرين ستوده به كانون وكلای دادگستري آمده بودند.

رضای عزيزم !

مي‌گويند زندان است و دلتنگي‌هايش، مي‌خواهم برايت بگويم زندان است و غافلگيريهايش. نمي‌تواني تصور كني نسل جديد چه فضای جديدی را در زندان ايجاد كرده است؟ همان فضای غافلگير كننده‌ای كه در بيرون است، در رگ‌هاي زندان جريان دارد و اين، حيات جديدی را به جامعه و زندان مي‌بخشد! اين زندگي گاه شاد است و سرحال، گاه آرام و سر به زير گاه نظاره‌گر و تحليل‌گر، اما در همه حال متحمل و اهل مدارا، و تحمل همان است كه آنها را به هدف مي‌رساند. زيرا تو خودت بهتر مي‌داني كه آنچه مي‌تواند سنگ را شكاف دهد و سختي‌ها را از جلوی راه بردارد انعطاف و تحمل آب است.
عزيزم !
هركس در زندان به آزادی اش فكر مي‌كند. من هم آزادی ام برايم مهم است. اما مهم تر از آن عدالتي است كه ناديده گرفته مي‌شود. معلوم است كه رويايم مثل هر زنداني يك مسافرت رفتن با خانواده است يا قدم زدن آزادانه در زير باران بهاری، نگاهي به درخت كوچه يا با بچه‌ها يك عصر را در پارك گذراندن. راستي يادت هست چگونه وقتي عصرها به خانه مي‌آمدی هر سه با شادماني به استقبالت مي‌آمديم؟ ما خانواده خوشبختي بوديم ولي برخلاف تهديد بازجويم كه در اولين جلسۀ بازجويي گفت تو و شوهرت را از حيّز انتفاع ساقط مي‌كنم، هنوز هم خوشبختيم، زيرا نمي‌دانم چرا آقای بازجو نمي‌دانست خوشبختي در دل آدمي وجود دارد. همۀ اينها را دوست دارم. معلوم است كه همۀ اينها برايم مهم است. اما مهم‌تر از آن صدها سال حبسي است كه براي موكلانم و ديگر آزاديخواهانه به جرم ناكرده صادر شده است تعدادی از آنها و فقط بعضي از آنها موكلم بوده‌اند و چه پروانۀ وكالت داشته باشم يا نداشته باشم به احكام ناعادلانۀ آنها معترضم.
مي‌خواهند دادگاهي برپا كنند تا پروانۀ وكالتم را ابطال كنند. البته پروانۀ وكالتي دارم كه سعي كرده بودم ضميمۀشرافتم باشد. اگر روزی پروانۀ وكالت را حكومتي از من بگيرد، شرافتم را كه با هيچ حكمي نمي‌تواند بگيرد. همان مرا بس.
تا زماني كه اين احكام غير عادلانه به حيات خود ادامه مي‌دهد و تا زماني كه دادگاه انقلاب به صدور احكام اعجاب انگيز خويش ادامه مي‌دهد، عزيزم، من بي‌پروانۀ وكالت يا با پروانه، به اين احكام معترضم.اعتراض به احكام ناعادلانه نياز به پروانۀ وكالت ندارد. به آنها بگو پروانه‌ام را از من بگيريد، عدالت را نه؟

اوين
بند زنان زنداني سياسي
خرداد90

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۹۰

تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین تهران با انتشار بیانیه ای ضمن هشدار و اعتراض نسبت به محدودیت های اعمال شده و نقض حقوق انسانی زندانیان در زندان های جمهوری اسلامی، حمایت خود را از زندانیان سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج اعلام داشتند.


متن بیانیه پنج تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین بدین شرح می باشد:
«زمان می گذرد و هر لحظه نظام جمهوری اسلامی قدمی در راستای فاصله گرفتن از باورهای حقوق بشری برداشته و مکرراً اثبات می کند که به هیچ وجه قصد عبرت گرفتن از گذشته خویش را ندارد.
در ماه های اخیر با هدف هر چه محدود کردن زندانیان سیاسی، آن چنان فشار از سوی رژیم حاکم افزایش یافته که حتی رسیدگی های پزشکی و درمانی نیز از سوی آنان دریغ گشته تا حدی که این قصور در بعضی از زندانیان سبب به وجود آمدن آسیب های غیر قابل جبران و حتی در چند مورد منجر به فوت شده است. که اسامی همچون اکبر محمدی و امیر حسین حشمت ساران در سال های گذشته و محسن دگمه چی و حسن ناهید در ماه های اخیر به همراه بسیاری اسامی دیگر گواه بر این مطلب می باشد.
این جنایات و اعمال ناقض حقوق بشر مضاف بر عدم برخورداری از امکانات غذایی و بهداشتی، ممنوعیت استفاده از تلفن، ملاقات حضوری و مرخصی می باشد. لازم به ذکر است که در گذشته نیز این موارد توسط دوستان زندانیمان در زندان رجائی شهر مطرح و بیان شد و به اطلاع عموم رسیده است. به این وسیله تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ اوین لازم دانستیم اعتراض خود را به محدودیت های اعمال شده و نقض حقوق انسانی زندانیان و همچنین حمایت کامل خود را از زندانیان رجائی شهر اعلام داریم».
امید است این حرکت گامی در جهت آگاهی بخشی نسبت به وضعیت نقض حقوق زندانیان باشد.
حسین رونقی
مهدی خدایی
احمد شاهرضایی
آرش صادقی
رامین پرچمی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۹۰

انتقال یک زندانی به سلولهای انفرادی جهت اجرای حکم ضدبشری اعدام

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" انتقال حداقل یک زندانی به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج برای اجرای حکم جنایتکاران و ضدبشری اعدام.
روز دوشنبه 2 خرداد ماه حداقل یک زندانی بنام صادق حشمتیان حدودا 27 ساله از بند 6 به سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت جهت اجرای حکم ضدبشری اعدام انتقال داده شد. قبل از انتقال به وی گفته شد که او روز سه شنبه 3 خرداد ماه قرار است در زندان گوهردشت کرج به چوبه های دار سپرده شود.این جوان زندانی نزدیگ به 7 سال در زندان گوهردشت کرج در شرایط غیر انسانی و طاقت فرسایی محبوس بود . زندانبانان برای تحت فشار قرار دادن وی ،او را برای مدتی طولانی به بند 5 معروف به متادون منتقل کرده بودند و اخیرا وی به بند 6 انتقال داده اند. این جوان زندانی نسبت به شرایط غیر انسانی در بند 5 بارها همراه با سایر همبندیانش اقدام به اعتراض نموده بود و در 2 مورد همراه با سایر زندانیان اقدام به در دست گرفتن کامل بند5 نموده بودند. یکی از دلایل قصد اجرای حکم ضدبشری اعدام این جوان اعتراض علیه شرایط غیر انسانی حاکم بر زندان می باشد.در چند هفتۀ اخیر رژیم ولی فقیه علی خامنه ای بخاطر جنگ قدرت بین وی و احمدی نژاد و همچنین در آستانۀ مناسبت های خرداد ماه موج اعدام ها را در ایران شدت بخشیده است و با این موج اعدام ها سعی دارد در جامعه فضای رعب و وحشت حاکم کند تا از اعترضات آزادیخواهانه وحق طلبانه مردم ایران جلوگیری نماید.سرکوب خونین مردم ایران ،اعدام زندانیان سیاسی ،اعدام کودکان ،اعدام های گروهی بدستور ولی فقیه علی خامنه ای صورت می گیرد و توسط صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضاییۀ منصوب وی،نیروهای اطلاعاتی ، انتظامی و نظامی و سازمان زندانها به اجرا در آورده می شود.اعمال فوق از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است.
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی از زندانهای مخوف جمهوری اسلامی ایران 

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۹۰

عبدالله فتحی و محمد فتحی دو برادری که در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند


سازمان عفوبین‌الملل با انتشار گزارشی در روز پنج‌شنبه (۲۲ اردیبهشت/۱۲ مه) بار دیگر به موارد متعدد نقض حقوق‌بشر در ایران اشاره کرده است.نقض حق بیان و تجمعات، بازداشت‌های خودسرانه، تبعیض در حق زنان، فشار بر اقلیت‌های قومی و مذهبی، شکنجه و آزار زندانیان، دادگاه‌های غیرعادلانه و افزایش اعدام‌ها از جمله موضوعاتی هستند که در گزارش عفو‌بین‌الملل بازتاب داشته‌اند. دولت جمهوری اسلامی از سال ۲۰۰۹ میلادی به طور هدفمند آزادی بیان، حق تجمع گروه‌ها و احزاب سیاسی و همچنین حق تظاهرات برای شهروندان خود را آشکارا محدود و زیر پا گذشته است. صدها نفر تنها به خاطر شرکت در تجمعات و تظاهرات‌ در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ بازداشت شده‌اند.دسترسی به اطلاعات و رسانه‌های آزاد همچنان از سوی دولت کنترل و محدود می‌شود. رژیم ایران با ایجاد اخلال و پارازیت در فرستنده‌های رادیویی و تلویزیونی می‌کوشد شهروندان خود را از اطلاع‌رسانی بی‌طرف و آزاد محروم کند.  شهروندان ایرانی مجاز نیستند که با بیش از ۶۰ موسسه و رسانه‌‌های خارجی تماس داشته باشند. ماموران امنیتی جمهوری اسلامی بطور معمول با لباس شخصی و بدون کارت شناسایی، حتی بر خلاف قوانین جاری کشور دست به بازداشت دانشجویان، فعالان جنیش کارگری، زنان و مخالفان می‌زنند.در بسیاری موارد متهمان هیچ‌گونه دسترسی به وکیل مدافع نداشته و تنها با استناد به «اعترافات» محکوم می‌شوند. به گفته عفو‌بین‌الملل گرچه این «اعترافات تحت شکنجه» بدست آمده، اما قضات جمهوری اسلامی از آنها به عنوان «سند و مدرک» استفاده می‌کنند.نمونۀ بارز اتهامات دو برادر به محاربه است که به اعدام محکوم شده اند.
عبدالله فتحی و محمد فتحی دو برادری هستند که در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند .اتهامات این دو برادر محاربه عنوان شده اما طبق اظهارات وکیل مدافع آقایان فتحی این حکم ناعادلانه است .وکیل متهمین ایراد گرفته که دادگاه انقلاب اسلامی صالح به رسیدگی نبوده و چون متهمین در حوزه دادگاه مازندان بازداشت شده اند، مراجع صالح به رسیدگی پرونده آنها دادگاه مازندان است اما دادگاه انقلاب توجهی به این موضوع ننموده و حکم به اعدام صادر کرده است.متهمین در مراحل اولیه دادرسی تحت شنکجه بوده اند در تاریخ ۱۲/۱۲/۱۳۸۹ محکومین به اعدام شکایت خود را نسبت ریاست شعبه چهار دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان آقای قاضی مقضی، آقای قاضی محمد رضا حبیبی معاون دادستان اصفهان، آقای نجفی بازپرس شعبه دهم اصفهان اعلام می کنند. در شکایت مطروحه این دو محکوم به مرگ گفته اند : به صراحت اعلام می نمایم که تمامی اعمال صورت گرفته توسط دادستانی و بازپرس و ضابطین در مورد من بر خلاف مقررات آیین دادرسی کیفری بوده است. آنان اعلام می کنند: فقط در ۲ ساعت و بدون استفاده از گزارشات پزشکی قانونی،و بدون در نظر گرفتن اعلام شکنجه شدن متهمین جهت گرفتن اقرار توسط ضابطین و… حکم محاربه محکوم به اعدام صادر شده است.از گردش کار دادگاه مشخص می شود که حکم آقای قاضی مقضی قبل از تشکیل دادگاه و اظهاراتمان، بر اساس در خواست دادستان آقای حبیبی صادر شده بود..
به امید فردای بهتر وآزادی برای این دو برادر ورهایی تمامی ملّت شریف ایران از زیر سلطۀ حاکمان جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی ایران !

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۰

درگیری خونبن در زندان گوهر دشت کرج منجر به زخمی شدن چند زندانی گردید



حکومت جمھوری اسلامی ایران با اعمال خشن و غیرانسانی خود در طی سالهای حکومت ننگینش به جھانیان ثابت نموده که کمترین ارزشی به حقوق انسانھا قائل نیست، تا جایی که حاضر است برای رسیدن به اھداف پلید خود از کثیف ترین و غیر انسانی ترین راه ھا استفاده نماید، محصول سیاست سرکوب و کشتار این رژیم، فرار انسانھا از دیار خويش و ترک وطن به ھر وسیله و ھر عنوان می باشد، تجاوز و تعدی به حقوق زنان، تصویب قوانین ضد کارگری، نابودی سنديکاھا و تشکل ھای دیگر کارگری به صورت وحشیانه، سرکوباحزاب و سازمانھای مترقی و پیشرفته تا نابودی کامل آنھا، راه اندازی ماشین سرکوب و شکنجه در زندانھا، گرفتن حق دفاع از زندانی در بیدادگاھ ھا، قتل و ترور شخصیت ھا و نویسندگان و مخالفان، سرکوب ملیت ھا و محروم نمودن آنھا از کمترین حقوق ملی خويش و تفرقه اندازی میان آنان، تفتیش عقاید و سرکوب اقلیتھای دینی ، کشتار روشنفکران و سرکوب دانشجویان ومحرومیت آنان از ادامه تحصیل، اخراج بی رويه معلمان و کارمندان مخالف، توقیف روزنامه ھا، مجلات و سانسور آنھا..... و ھزاران مورد ديگر برھمگان ثابت مي کنند که حکومت ننگین جمھوری اسلامی رکوردار جنايت و نقض حقوق بشر در جھان میباشد و اين نظام قھرمان ترور و جنايت و خفقان در دنیاست.با وجود چنین کارنامه ای از این رژیم ،وظیفه هر ایرانی است که در ھر نقطه ای از جھان از ھر ندائی بر ضد نظام جمھوری اسلامی ایران دفاع کرده و در ھر مراسمی که جنایات رژیم را افشا می کند شرکت فعال داشته باشد.این روزها  از برخوردهای وحشیانه و بکار بردن رکیک ترین توهین ها و فحاشی ها توسط پاسداربندهای رژیم جمهوری اسلامی  علیه زندانیان سیاسی  در سلولهای انفرادی، این فرهنگ و اخلاق خاص پیروان ولی فقیه که پاسداربندها ، شکنجه گران و نیروهای سرکوبگر علیه مردم در خیابانها و زندانیان سیاسی بی دفاع در اسارتگاه بکار می برند دل میلیونها منتقد به این را به درد آورده وخواهان پایان دادن به این رژیم پلید می باشند.
روز سه شنبه 20 اردیبهشت ماه حوالی ساعت 13:00 درگیری خونینی بین جوانان زندانی در بند 5 زندان گوهردشت کرج روی داد که در اثر این درگیری 5 نفر مجروح شدند. شدت جراحت یکی از آنها به حدی شدید بود که او را به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل کردند.جوان زندانی که به بیرون منتقل شده است شریف خسروی نام دارد. او از چند ناحیه مورد اصابت تیزی قرار گرفته است.همچنین 4 نفر دیگر از جوانان زندانی که جراحات عمیقی بر تن داشتند به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شدند .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۰

شیرکو معارفی زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام را فراموش نکنید !


جهان، جهانی نیست که بتوان حقایق را پشت درهای بسته زندانها  پنهان کرد. روزی نیست که رسانه های جهان در باره شقاوت هایی که در ایران می گذرد ننویسند و نگویند. شاید تصوربر این بوده است که با بر پایی دادگاه های نمایشی می توان به مردم ایران و جهان تحمیل کرد که  منتقدان به نظام جمهوری اسلامی ایران که هم اکنون به خاطر اعتقاداتشان نسبت به این رژیم در زندانهای مخوف ولایت فقیه به حبس های طولانی مدت محکوم شده اند افراد گناهکارند، چون خود "اعتراف" کرده اند امّا این" اعتراف " تنها برای ساکت ماندن این زندانیان بی گناه است که به وسیله شکنجه های وحشیانه سران جنایتکار این رژیم متحمل می شوند.سران دیکتاتورجمهوری اسلامی با این روش تنها نام ایران بزرگ را بد نام می کنند تا جهان امروز به خاطر این جنایت های ضد بشری علیه این رژیم خونخوار موزه بگیرند و نقض قوانین حقوق بشری در رایران به گوش همگان برسانند . مردم ایران و جهان از ماهیت این دادگاه های نمایشی و دستوری با خبرند.با شیوه های ستمگرایانه تنها ممکن است بتوان آن دردها را موقتا پنهان کرد، ولی نمی توان از بین برد. بترسید از روزی که صبر و شکیبایی مردم تمام شود. با نگهداری عزیزان ما در زندان نمی توانید این واقعیت را پنهان کنید. شما باید به جای مجازات افراد بی گناه ریشه درد جامعه را بشناسید. افرادی که در بند شما اسیرند گناهی ندارند ،آنها بی گناهند و باید آزاد گردند.
شیرکو معارفی اهل بانه، حدود سه سال پیش بازداشت و به اتهام محاربه توسط دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اعدام محکوم شد که رای صادره در دادگاه تجدید نظر و علیرغم اعتراض وکلای معارفی و ارسال به دیوانعالی کشور مجدداً تأیید گردید.
بعد از اینکه شیرکو معارفی زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام در زندان مرکزی سقز که در روز پنج شنبه هشتم اردیبهشت ماه سال جاری، به اعتراض به وضعیت نامعلوم و نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب زده بود و این اقدام را طی نامه ای به دادستان و مسئولین زندان اعلام نموده بود که بنا به گفته یکی از کارمندان این زندان روز  بعد در حالی که روز جمعه بود و ارگانهای دولتی تعطیل بود مسئول زندان به زندان مراجعه کرده و آقای معارفی را تحت فشار قرار میدهد که به اعتصاب غذای خود پایان دهد که پس از آن به سلول انفرادی زندان منتقل می شود و افزود که معلوم نیست که این زندانی آیا به این دلیل که دست به اعتصاب زده و یا بخاطر اجرای حکم اعدامش به انفرادی منتقل شده است و یا برای چه مدت در انفرادی باقی خواهد ماند.این در حالی است که برخی دیگر از رسانه ها که از جمله ( هرانا ) ( مرکز خبر رسانی آسوسات ) این خبر را منتشر کردند که شیرکو (بهمن) معارفی زندانی سیاسی کرد که به اعدام محکوم شده است، هم انون در سلول انفرادی بسر می برد.. 
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی از زندانهای جمهوری اسلامی ایران !

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۹۰

12 اردیبهشت روز معلم را به یاد فرزاد کمانگر و دیگر آموزگاران عزیز گرامی بداریم !

آموزندگان اندیشه و مدافعان پر غیرتی که با  اندیشیده و تفکرات خود  رژیم ملاها را به دلایل نقض حقوق بشری و اجرا نمودن بی عدالتی در جای جای مرز پرگهر ایران بزرگ  دست به اعتراض زده اند و خواهان اجرای عدالت در این سرزمین پاک شده اند، به دست سران قضایی رژیم جمهوری اسلامی به حبس های طولالنی مدت واکثر آنها به مرگ محکوم شده  وهم اکنون عدۀ از این آموزگاران عزیز برای همیشه از دست شکنجه های وحشیانه رژیم دیکتاتوری رهایی یافته اند تا راه پاک این بزرگان برای آبادی مملکت عزیزمان سر لوحۀ زندگی همۀ ما قرار گیرد ویادو خاطره آنها دلها را برای همیشه  زنده نگه دارد .می بینیم که این توده جامعه ساز که همواره در طول تاریخ ناجی بشریت بوده است اکنون گرفتار در چنگال مرتجعانی فاشیست که برای حفظ موجودیت ننگ زده اشان از هیچ جنایتی فروگذار نیستند در بدترین شرایط متحمل شدید ترین شکنجه های روحی و روانی می شوند و رژیم ولایت فقیه نه تنها به محرومیت اقتصادی و پایمال کردن جایگاه اجتماعی معلمان اکتفا نکرده،بلکه کمر به شکنجه جسمی و زندانی کردنشان بسته است.
اینان چه جرمی جزء تعلیم اندیشه ها داشتند که باید در بدترین وضعیت اقتصادی نگه داری شوند و گاه اعتراض به فجیع ترین شکل ممکن سرکوب شوند .آیا فریاد برای ایجاد برابری ،دست مزدها و هماهنگی پرداختها امنیت حاکمیت را به خطر می اندازد که اینگونه سران وحشت زده و سراسیمه جمهوری اسلامی فرمان به درهم شکستن اعتراضاتشان می دهد.
این روزها صدای مردم و دانشجویان در  دانشگاههای سراسر کشور که شنیده می شوند و در دفاع از حقوق خلق فریاد می کشند و ستونهای پوسیده ولایت فقیه را می لرزانند حاصل تلاش بی وقفه معلمانی است که در جای جای این کشور آزاده زیستن را مشق یاران دبستانی کرده است و به همین دلیل است کلیت فاشیستی رژیم در کینه توزی مثال زدنی تمام عقده هایش را بر سر معلمان خالی می کند .معلمان اکنون سنگر مقاومتند و این لحظه ها زمان امتحان است .پس دست در دست هم دین شاگردی ادا کرده و جایگاه رفیع معلم را می ستاییم و با حمایت از جنبش معلمان و پیوستن به اعتراض این تودۀ همیشه سرافراز فریاد مرگ بر دیکتاتور را در سراسر کشوربه صدا در آوریم ..!
به امید آزادی تمامی معلمان در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی ایران !

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed