امروزه در ایران بزرگ همه به استبداد و دیکتاتوری نفرین می گویند وبه آزادی و دمکراسی آری ،آری که ملّت غیور ایران جانشان را فدای آن می کنند واز ته دل فریاد می زنند که خواهان آزادی و دمکراسی برای این سرزمین مهر ورزی هستند که بهای آن حتی با گرفتن جان این ملّت آریایی باشد. کسانی که در این راه شهید شدند به ما آموختند وقتی مستبدین خون ریز همه چیز را می خواهند به بن بست بکشانند و زندگی را به ذلت و خواری تبدیل کنند، جانهای پاک زنان و مردان و جوانان بی گناه که در راه آزادی و دمکراسی می کوشند را به جوخۀ دار می کشانند . البته دیکتاتورهای حاکم گمان می کنند که با حذف فیزیکی جوانان آزاده این میهن، مردم را در اسارت خویش نگه می دارند.
اما امروز می بینیم که خون هزاران زن و مرد جوشان و خروشان است . خون آنها در رگ دانشجویانی که در دانشگاههای کشور سرود آزادی سر می دهند، خون آنها در رگ کارگرانی که در جای جای ایران فریاد عدالت راسرمی دهند،خون آنها در رگ زنانی که فریاد حقوق برابر را سرمی دهنددو خون آنها در رگ جوانانی که در شهرهای مختلف ایران خواهان دگرگونی بنیادین نظام دیکتاتوری در ایران هستند.اما ملایان دیکتاتور حراسان از خروش داشجویان، زنان ،جوانان و کارگران ، برای ادامه حیات ننگین خود در بن بست مرگ بار گرفتار آمده اند و در سیل که از خون جوانان ایران جاری کرده اند در حال غوطه ور شدن هستند.
اینک نوبت نوجوانی دیگری است که به اتهام دروغین در انتظار حکم اعدام بسر می برد .بنا بر گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران نوجوان زندانی علی نصیری متولد سال 1371 که در زمان دستگیری 17 سال سن داشت. در جریان اعتراضات گسترده مردم ایران در تاریخ 24 خرداد 1388 حوالی ساعت 23:30 دربلوار پاک نژاد سعادت آباد همراه با دوستانش در ماشین شخصی اش دستگیر می شوند.آنها را همان شب به بازداشتگاه آگاهی شاهپور منتقل می کنند و پس از 8 روز بازداشت با فیش حقوقی آزاد می شود ولی ماشین وی همچنان در توقیف اداره آگاهی شاهپور باقی می ماند.
همان شب در حالی که چند ساعت قبل از آن علی نصیری در بازداشتگاه ادارۀ آگاهی شاهپور بود. بامداد 25 خرداد ماه حوالی ساعت 02:30 تعدادی بسیجی که در میدان کاج وسایل نقلیه شخصی مردم را متوقف می کردند و آنها را مورد اذیت و آزار قرار می دادند. توسط یک خودروی ناشناس، بسیجیهای مذبور در میدان کاج زیر گرفته می شوند که یکی از آنها بنام حسین غلام کبیری کشته می شود.
پس از مدتی نوجوان زندانی علی نصیری نامه ای از اداره آگاهی شاهپور دریافت می کند مبنی بر اینکه در تاریخ 9 مرداد 1388 برای باز پس گرفتن خودروی توقیف شده به اداره آگاهی مراجعه نماید.هنگامی که این نوجوان به اداره آگاهی مراجعه می کند او را مجددا دستگیر و بازداشت می کنند. او پس از بازداشت در آگاهی شاهپور،به کانون اصلاح و تربیت و سپس به زندان گوهردشت کرج منتقل می گردد. پس از 2 سال بلاتکلیفی در زندان در خرداد ماه جاری وی را به دادگاه منتقل و توسط فردی بنام عزیز محمدی که تقریبا اکثر احکام اعدام در استان تهران توسط این جنایتکار صادر می شود مورد محاکمه قرار می گیرد. علی نصیری بر مبنای 2 اتهام مباشرت در قتل و نداشتن گواهینامه مورد محاکمه قرار گرفت.علیرغم فاصله زمانی بین دستگیری این نوجوان و روی دادن حادثه تصادف که چندین ساعت بعد می باشد.بازهم اصرار بر محکوم شناختن این نوجوان را دارند.پس از 2 سال بلاتکلیفی در بازداشت در آستانۀ مناسبتهای خونین خرداد ماه که توسط سرکوبگران بر مردم ایران تحمیل کردند خبرگزاری سپاه پاسداران معروف به فارس با دروغپردازی و وارونه جلوه دادن واقعیتها سعی دارد که این نوجوان را گناهکار معرفی نماید.علی نصیری که در سن 17 سالگی دستگیر شده است و بیش از 2 سال در بلاتکلیفی در زندان بسر می برد در حال حاضر در بند 5 زندان گوهردشت کرج بند جوانان زندانی است.
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی ایران !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر